تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف..
لرزشی روی میز کنار تختم می افتد..
از این صدا متنفر بودم اما...
چشم هایم را می مالم..
تا لود شود آرزو می کنم
کاش تو باشی..
سکوت می کنم؛
آرزوی بی جایی بود...
تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف..
لرزشی روی میز کنار تختم می افتد..
از این صدا متنفر بودم اما...
چشم هایم را می مالم..
تا لود شود آرزو می کنم
کاش تو باشی..
سکوت می کنم؛
آرزوی بی جایی بود...